از میان این ۲۹ حرف، ۸ تای آنها مصوت هستند (A، E، I، İ، O، Ö، U، Ü) و مابقی صامت.
حروف Q، W، و X از الفبای لاتین در ترکی استانبولی مورد استفاده قرار نمیگیرند ولی I نقطهدار و بینقطه حروف مجزا و متمایزی هستند فلذا "i" نشانگر شکل کوچک "I" نیست.
در ترکی استانبولی همچنین از a، i، و u هشتکدار استفاده میشود:
- â برای /aː/ و/یا برای نشان دادن آنکه مصوت پیش از â کامی ادا میشود (زبان در نزدیکی دیوارهٔ بالایی دهان قرار میگیرد)
- î برای /iː/ و مصوت پیشین کامی ادا نمیشود
- û برای /uː/ و/یا برای نشان دادن کامی ادا شدن مصوت پیشین.
نامها
نام مصوتها همان صدایی است که میدهند ولی نام صامتها، صدای صامت به علاوهٔ e میباشد. تنها استثنا حرف ğ است که یوموشاک گِ خوانده میشود.
a, be, ce, çe, de, e, fe, ge, yumuşak ge, he, ı, i, je, ke, le, me, ne, o, ö, pe, re, se, şe, te, u, ü, ve, ye, ze
صداها
رسمالخط ترکی کاملاً فونمیک است و تلفظ لغات همواره از روی املای آنها قابل تشخیص است. جدول زیر حروف ترکی، صداهای متناظرشان در الفبای آوانگاری بینالمللی، و نحوهٔ تلفظشان توسط یک انگلیسیزبان را نشان میدهد.
پیشنهادهای اولیه برای اصلاح
اولین الفبای شناختهشدهٔ ترکی، خط اورخون است. در کل خانوادهٔ زبانهای ترکی با استفاده از الفباهای گوناگونی من جمله سیریلیک، عربی، یونانی، لاتین، و چندین دبیرهٔ آسیایی دیگر نوشته شدهاند.
به مدت بیش از هزار سال زبان ترکی استانبولی با استفاده از الفبای ترکی عثمانی که شکل تغییریافتهای از خط عربی بود کتابت میشد. این خط برای نوشتن واژگان فارسی و عربی که میزان قابل توجهی (سه چهارم واژگان) از زبان ترکی عثمانی را تشکیل میدادند بسیار مناسب بود، اما برای نوشتن واژگان اصیل ترکی مناسب نبود. اگرچه زبان عربی در صامتها بسیار غنیاست اما در مصوتها ضعف دارد حال آنکه زبان ترکی استانبولی وضعیتی دقیقاً بالعکس دارد. در نتیجه خط عربی برای نشان دادن واجهای ترکی ناکافی به نظر میرسید. برای برخی از واجها چهار علامت مختلف (ز، ذ، ض، ظ) وجود داشت در حالیکه برخی دیگر از واجها را اصلاً نمیشد نمایش داد. با رواج یافتن تلگراف و صنعت چاپ در قرن نوزدهم ضعفهای بیشتری از خط عربی نمایان شد.
برخی از اصلاحطلبان ترک سالها پیش از وقوع اصلاحات آتاترک بهکارگیری خط عربی را خواستار شده بودند. در سال ۱۸۲۶ و به هنگام دوران اولیهٔ اصلاحات، مونوف پاشا از اصلاح الفبا طرفداری میکرد. در آغاز قرن بیستم نیز طرحها مشابهی توسط نویسندگانی که با جنبش ترکهای جوان مرتبط بودند از جمله حسین جاهد، عبدالله جودت، و جلال نوری ارائه شده بود. این موضوع بار دیگر در سال ۱۹۲۳ به هنگام برگزاری اولین کنگرهٔ اقتصادی جمهوری تازه تشکیلشدهٔ ترکیه مطرح شد و جرقهای شد برای آغاز بحثها و جدلهایی در این باره در سطح عموم که چندین سال طول کشید. محافظهکاران و مذهبیون بهشدت مخالف کنار گذاشتن خط عربی بودند با این استدلال که با به کار گرفتن خط لاتین، ترکیه از جهان اسلام منفک خواهد شد و مفهومی غربی از هویت ملی جایگزین جامعهای مذهبی و سنتی خواهد شد. برخی دیگر بر اساس دلایل کاربردی با به کارگیری خط لاتین مخالفت میکردند؛ زیرا که تا آن زمان هنوز طرحی برای وفق دادن خط لاتین با واجهای ترکی ارائه نشده بود. برخی دیگر نیز پیشنهاد میکردند که راهحل بهتر، تغییر خط عربی و معرفی نویسههای جدیدیاست که نمایانگر مصوتهای ترکی باشند. در سال ۱۹۲۶ جمهوریهای ترکتبار شوروی خط لاتین را به کار گرفتند و راه را برای اصلاحطلبان در ترکیه باز کردند.