آتورپات

آتروپات یا آتورپات (به معنی آذربد یا نگهبان آتش یا نگهبانی شده توسط آتش) ساتراپ ماد، فرمانده نیروهای ماد و آلبانی و ساکاسنس در نبرد گوگامل در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح. او تا مرگ داریوش سوم در سال ۳۳۰ پیش از میلاد به او وفادار مانده بود و بعد از مرگ داریوش سوم به اردوگاه مقدونیه‌ای‌ها پیوست. اسکندر بعد از گذر از اکباتان (همدان) در ابتدای همان سال فرمانروایی ماد را به اکسیدَتِس واگذاشت. اما در سال ۳۲۷ یا ۳۲۸ پیش از میلاد اکسیدَتِس - که دیگر به وفاداری اش اعتماد نداشت - را عزل و دوباره آتروپات را به فرمانروایی آن سرزمین گماشت. آتروپات بریاکسِس شورشی شکست خورده از استان آتروپاتکان را در سال ۳۲۴ یا ۳۲۵ پیش از میلاد در پاسارگاد به اسکندر تحویل داد. او به اندازه‌ای در نظر اسکندر مقام و منزلت یافت که مدتی بعد دخترش با رازدار اسکندر – پردیکاس - ازدواج کرد. او آخرین دیدارش را با اسکندر در ماد به سال ۳۲۳ یا ۳۲۴ پیش از میلاد انجام داد.

بعد از مرگ اسکندر در ۳۲۴ پیش از میلاد، در تقسیم اراضی توسط بابِل، ساتراپی ماد به دو قسمت تقسیم شد بطوری که ماد کوچک (قسمت شمال غربی) به آتروپات و ماد بزرگ (قسمت شرقی) به پیثون واگذار شد. سرانجام آتروپات از تابعیت فرماندهان مقدونیه‌ای سرباز زد و ساتراپی او، کشوری مستقل شد. از آن پس این قسمت از ماد به عنوان «ماد آتروپاتنه» یا اختصار «آتروپاتنه» شناخته شد. همان گونه که در زبان ارمنی «آترپاتاکان»، در زبان پارتی و پارسی میانه به «آتورپاتکان»، بعد‌ها «آذوربادگان»، در فارسی نوین «آذربایجان» نام گرفت.

آتروپات هرگز حکومت هیچ‌کدام از سرداران مقدونی را به رسمیت نشناخت. او دودمانی بنا نهاد که در آتروپاتکان چندین قرن فرمان راندند.

آتروپات محلی را نزدیک گنزک به مغان داد تا آتشکده‌ای در آنجا برپا دارند. این آتشکده همان آذرگشنسپ معروف است که بعدها به تخت سلیمان انتقال داده شد. بسیاری از مغان و پیروان مذهب زردشت بدانجا رفتند و آتش مقدسی را که در ری نگاه داشته می‌شد، با خود به آن ناحیه بردند